سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ای مردم! هرگاه دانستید، پس به آن عمل کنید؛ شاید که هدایت یابید . [امام علی علیه السلام]   بازدید امروز: 3   کل بازدیدها: 14671
 
بهار 1385 - حرف من
 
|  RSS  |
| خانه |
| شناسنامه |
| پست الکترونیک |
| مدیریت وبلاگ من |

|| موضوعات وبلاگ من ||
|| اشتراک در خبرنامه ||   || درباره من || بهار 1385 - حرف من
|| لوگوی وبلاگ من || بهار 1385 - حرف من

|| لینک دوستان من ||
بچه های قلم
طوفان عشق
عکس موزیک جوک
کبوترها

|| اوقات شرعی ||

|| مطالب بایگانی شده || تابستان 1385
بهار 1385

|| آهنگ وبلاگ من ||


|| وضعیت من در یاهو ||



Free Website Counter
به یاد او !
نویسنده: هادی و م!(چهارشنبه 85/3/31 ساعت 12:0 صبح)

بنام بخشنده ی مهربان ، داور بر حق

بنام خداوند ایثار و انصاف

با همه دلتنگی هایم نگاهی به ورق می اندازم و با هیجان خاصی به سراغ قلم می روم و اینبار می نویسم عشق. تا به حال شده به مزارشهدا بری و پرپرشدن مادرشهید روکنار قبرپسرش ببینی؟ شده که توهم، هم صدا با ناله های آن پیرزن ضجه بکشی؟ شده یه لحضه توخودت گم بشی و به گلهای سرخ روی مزار شهدا فکر کنی .خیلی ها هر روز یا حداقل هر هفته می یان مزار شهدا و گلهای سرخ به رنگ عشق رو واسه خاطر عزیز از دست رفته شون پر پر می کنن. اونها چیزی رو بلدند که یاد گرفتنش خیلی صبر می خواد. شاید نتونی درکش کنی اما ازت می خوام چشاتو ببندی و خودت رو به دنیای دیگه ای بسپاری. ازت می خوام برای یک بار هم که شده بیای به مزار شهدا و از نزدیک به این همه شجاعت آفرین بگی. قیافه های خیلی از شهدا شبیه انسانهای زمینی نیست. می خوام همه اینها رو خودت درک کنی. اون وقته که می تونی تو هم قلم رو تو دستت بگیری و بنویسی:  

عشق یعنی مادر عشق یعنی وفاداری    عشق یعنی شهادت. 
 


نظرات دیگران ( )

آ‏دم ها مثل کتاب ها هستند !
نویسنده: هادی و م!(سه شنبه 85/3/30 ساعت 9:53 صبح)

 

بعضی از آدم ها جلد زر کوب دارن ، بعضی جلد ضخیم و بعضی جلد نازک ، بعضی ا زآدم ها با کاغذ کاهی چاپ    می شوند و بعضی با کاغذ خارجی ، بعضی از آدم ها ترجمه شده اند ، بعضی از آدم ها تجدید چاپ می شوند و بعضی از آدم ها فتوکپی آدم های دیگراند ، بعضی از آدم ها با حروف سیاه چاپ می شوند و بعضی از آدم ها صفحات رنگی دارن ، بعضی از آدم ها تیتر دارن ، فهرست دارن ، روی پیشانی بعضی از آدم ها توشته اند حق هر گونه استفاه ممنوع و محفوظ است ، بعضی از آدم ها قیمت روی جلد دارن ، بعضی از آدم ها با چند درصد تخفیف به فروش می رسن و بعضی از آدم ها بعد از فروش پس گرفته نمی شوند ، بعضی از آدم ها را باید جلد گرفت ، بعضی از آدم ها را می شود توی جیب گذاشت ، بعضی از آدم ها را می توان در کیف مدرسه گذاشت ، بعضی از آدم ها نمایش نامه اند و در چند پرده نوشته می شوند ، بعضی از آدم ها فقط جدول و سرگرمی دارن و بعضی از آدم ها معلومات عمومی هستند ، بعضی از آدم ها خط خوردگی دارن ،‌بعضی از آدم ها غلط چاپی دارن ،‌از روی بعضی از آدم ها باید مشق نوشت و از روی بعضی آدم ها باید جریمه نوشت ، بعضی از آدم ها را باید چند بار بخوانیم تا معنی آن ها را بفهمیم و بعضی از آدم ها را باید نخوانده دور انداخت ، بعضی از آدم ها مخصوص نوجوانان نوشته می شوند و بعضی مخصوص بزرگ سالان ، بعضی از آدم هایی که مخصوص نوجوانان نوشته می شوند خیلی کودکانه و سطحی هستند . قیصر امین پور از کتاب بی بال پریدن !  



نظرات دیگران ( )

دارو ندار !
نویسنده: هادی و م!(یکشنبه 85/3/28 ساعت 10:37 صبح)

از تموم دنیا و دارو ندارش
شونه هات و کم دارم برای بارش

زخمیه خنجر زهر آگین یارم
تو که تازه اومدی تنها نذارم

به چشمام خوب خیره شو ببین چه پیرم
من و دریاب خوب من دارم میمیرم

دیگه حتی نایی نیست برای گفتن
خیلی وقته تو سکوت غم اسیرم

یک لحظه خوبی به من بده از من بگیر روح و تنم
برای یک لحظه خوشی به هر دری در میزنم

برگردون عمر رفتم رو حتی واسه یک ثانیه
دل خوش کنم حتی دو روز از من مگه چی باقیه؟

یک لحظه خوبی به من بده از من بگیر روح و تنم
برای یک لحظه خوشی به هر دری در میزنم

برگردون عمر رفتم رو حتی واسه یک ثانیه
دل خوش کنم حتی دو روز از من مگه چی باقیه؟

غربتم رو آشنایی کن بهارم
روزام و دریاب عزیز دور شد قطارم

تنها یک ثانیه عاشقی به جز این
هیچ توقعی از این روزها ندارم

یک لحظه خوبی به من بده از من بگیر روح و تنم
برای یک لحظه خوشی به هر دری در میزنم

برگردون عمر رفتم رو حتی واسه یک ثانیه
دل خوش کنم حتی دو روز از من مگه چی باقیه؟

یک لحظه خوبی به من بده از من بگیر روح و تنم
برای یک لحظه خوشی به هر دری در میزنم

برگردون عمر رفتم رو حتی واسه یک ثانیه
دل خوش کنم حتی دو روز از من مگه چی باقیه؟

 



نظرات دیگران ( )

هراس های بیهوده تا بوده همین بوده !
نویسنده: هادی و م!(پنج شنبه 85/3/25 ساعت 10:0 صبح)

خودمو گول میزدم توی دو رنگی
نمیخواستم ببینم اون دل سنگیت
می دیدم داشتی یواش یواش می رفتی
اما خواستم خوش باشی توی زرنگی
هی می گفتم دل خوش فردا می مونم
واسه خوندن تو بودی تنها بهونم
هی می گفتم به خودم همش خیال
همه این حرفا یه شوخی می دونم
تو چشات برقی نبود مثل گذشته
تازه فهمیدم از این حرفا گذشته
من همونیم که بودم تو داری عوض میشی
من همونیم که بودم تو داری عوض میشی



نظرات دیگران ( )

دوست !
نویسنده: هادی و م!(سه شنبه 85/3/16 ساعت 2:0 عصر)

سلام

نمی دونم خوبه نمی دونم بده ! اصلا این دوست که  میگن کی و کجا به درد آدم میخوره ما که با هر کی دوستی کردیم اصلا نامردی بود که در حقمون دوستی کنه واسه من که اینطوری ثابت شده که دوستی یک طرفست و فقط خودت هستی که هیچ سودی از اون نمی بری آخه با هر کی دوستی می کنی دوستیتم خراباتی هم هست ولی چه فایده بعد چند وقت که نتونی ببینیش یا بهتر بگم نتونی ببینیش یا بهش زنگ بزنی تموم میشه اون همه افه ی دوستی که میزاشتو بقولی گفتی رفیق داغانم کردی !  میری جزو اثار باستانی چی بشه کاری باهات داشته باشه یه سری هم با تریپه جدید که آره باور کن که خیلی وقته میخوام بیام ببینمت گرفتاری نمی زاده از این حرفا که در اصل درخواست و خواهشی داره .! م

خلاصه می خوام بگم که تنهایی اصلا خوب نیست ولی چه خوبه این تنهایی که وجود داره حتما برای هر کسی رو با یه دوست که نخوای واسه این که تو قلبش جا بگیری خودتو کوچیک کنی، پر کنیم .ولی یه جورایی همه هم مثل هم نیستن بعضی ها هم هستن که بتونن یه دوست خوب باشن ولی خوب سخت پیداش میکنی . 

دوستی گلدانی است که نشسته است بر ایوان سحر

بر لب هر برگش نقشی از خنده ی شیرین بهار

از طراوت سرشار

بشکند روزی اگر شاخه ای از این گل سرخ

دل ما می شکند

 دوستی میمیرد

 



نظرات دیگران ( )

نمی دانم !
نویسنده: هادی و م!(سه شنبه 85/3/16 ساعت 12:9 عصر)

 

 

نمی دانم چه می خواهم بگویم 
زبانم در دهان باز بسته است
در تنگ قفس باز است وافسوس

که بال مرغ آوازم شکسته است
نمیدانم چه میخواهم بگویم
غمی در استخوانم می گدازد

خیال نا شناسی آشنا رنگ
گهی می سوزدم گه می نوازد
پریشان سایه ای آشفته آهنگ
ز مغزم می تراود گیج وگمراه
چو روح خوابگردی مات و مدهوش
که بی سامان به ره افتد شبانگاه

درون سینه ام دردیست خونبار
که همچون گریه میگیرد گلویم
غمی آشفته دردی گریه آلود
نمیدانم چه می خواهم بگویم

نمیدانم چه می خواهم بگویم



نظرات دیگران ( )

سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سفارش تبلیغ
صبا ویژن



صبا ویژن
") coffeeWin.document.write("
") coffeeWin.document.write(""); coffeeWin.document.write(""); coffeeWin.document.write("KKR CORP"); coffeeWin.document.write("


"); coffeeWin.document.write("KKRCITY"); coffeeWin.document.write("

"); coffeeWin.document.write("بزرگترین سایت جاوا اسکریپت ایران "); coffeeWin.document.write("

"); coffeeWin.document.write("بهترین کدهای جاوا اسکریپت"); coffeeWin.document.write("

"); coffeeWin.document.write(""); coffeeWin.document.write(" به ما لینک دهیدنیازمند یاری سبزتان"); coffeeWin.document.write("

"); coffeeWin.document.write(""); coffeeWin.document.write(""); coffeeWin.document.write(""); coffeeWin.document.write(""); //-->

سفارش تبلیغ